نتایج جستجوی عبارت «عملیات های کربلای 4و5 اروند رود ام الرصاص کانال ماهی پاسگاه بوبیان لشگر 19 فجر» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید بهرام قشقائی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بهرام قشقائي نژاد »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون حال که چنین پیش آمده است که آمریکای جنایتکار به وسیله مزدور و ژاندارمش «صدام» در منطقه، به خاک اسلامی ما تجاوز کرده است، این وظیفه ماست که از کشور و انقلابمان محافظت و دفاع کنیم. پس بنابر وظیفه‌ای که دارم، روانه میدان نبرد می‌شوم و به سوی کربلای ایران می‌روم. بلکه بتوانم انجام وظیفه کرده باشم، اگر نتوانستم و دشمن مرا از پای درآورد، با دادن جان ناقابل خود،...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید رضا شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمی‌اندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمی‌داد. 1/3/1344 آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی‌ بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را...
زندگینامه آزاده و جانباز رمضان عجم زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
رمضان عجم‌زاده فرزند بهروز، در فروردین ماه سال 1347در خانواده‌ای مذهبی، متدین و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت‌شروع نموده و با موفقیت گذراند. پس از پایان دوران ابتدائی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و همراه پدر به کشاورزی پرداخت. خانواده ایشان بسیار پایبند به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت فقیه می‌باشند. بطوریکه دو نفر از برادرانش مدتی در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشته و...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
         آمد به برم شمع شهادت در دست                                      در کلبه خاموش من آهسته نشست  او سوخت، فرو رفت و بماند                                        سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما می‌رویم تا زمین را از لوث  مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید اسماعیل نظرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اسماعيل نظرزاده »
بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‌اند. اسماعیل از تبار همان عاشقان بود که در دهم شهریورماه ۱۳۴۲، در خانواده‌ای متدین چشم بردنیای خاکی باز کرد. عشق به خدا را باتربیت دینی در قلب او نهادند و در کانون گرم خانواده پرورشش دادند. سال ۱۳۴۹ تحصیلات ابتدایی را در دبستان امیرکبیر شهر نی‌ریز شروع نمود و پس از گذراندن این دوره، وارد مدرسه...
زندگینامه آزاده محمود شهلایی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمود شهلایی فرزند قاسم در سال 1344 در خانواده‌ای اصیل و متدین و با ایمان در شهرستان نی‌ریز چشم به جهان هستی گشود. ایشان تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان فاطمه طباطبایی به پایان برد و سپس به ادامه تحصیل در مدرسه راهنمائی بزرگی پرداخت. به دلیل مشکلات خانوادگی و عدم بضاعت مالی نتوانست دوره متوسطه را بگذراند. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی پنج مرتبه بطور متناوب از سال 1361 تا 1367 به خیل رزمندگان عرصه‌های دفاع...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید احمد هندی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد هندی زاده »
آنگاه که باد پاییزی زمزمه رسیدن فصل خزان را سر داده بود و تلون برگها نقش و نگاری زیبا به دشتها و باغها زده بودند، حضور سبز کودکی زیبا، دهم مهرماه سال 1340 در روستای مشکان از توابع شهرستان نی‌ریز، بهاری دیگر را در پاییز به خانواده متدین هندی‌زاده هدیه نمود. طنین زیبای الله‌اکبر در گوش او پیچید و نام زیبای احمد را بخود گرفت. در گذر عمر، کودکی را بسر آورد و برای کسب معرفت راهی دبستان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمود دهستانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در ۱۳۳۹/۵/۱ در محیط پر از صفا و صمیمیت روستا، در خانواده‌ای مذهبی، دنیای خاکی را احساس و در کوچه‌باغ‌های روستای قطرویه از توابع نی‌ریز، بازی‌های کودکانه را شروع کرد. پدرش از زحمتکشان بود و سعی در تأمین معاش خانواده داشت. ایمان و اعتقادات مذهبی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و می‌خواست فرزندش نیز مسلمان و مؤمن به اصول و مبانی دین مبین اسلام پرورش یابد. این بود که از مادر محمود خواهش کرد تا جای...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید اکبر میرزازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید اکبر میرزازاده »
بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان، از اولین تا آخرین آنها امضا نموده‌اند. بسیجی شهید اکبر میرزازاده در تاریخ 1341/3/1 در شهرستان نی‌ریز به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی نی‌ریز آغاز و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح (آپادانا) و دوره متوسطه را در دبیرستان شعله طی کرد. وی دارای صوتی زیبا بود و در نتیجه پرورش یافتن در خانواده‌ای مؤمن و پایبند به قرآن، علاقه زیادی به خواندن...
قاطر و ماسک ضد گاز شیمیایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی می‌زدند‌. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر ‌به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت‌، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام می‌کند‌. بلافاصله ‌‌ماسک خود را بیرون ‌آورده و روی پوزه قاطر می‌بندد‌، همراهان او علت را سئوال می‌کنند‌، در پاسخ می‌گوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست‌، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند ‌‌غذا ها را...